نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
جنبشهای سیاسی همواره یکی از عوامل پویایی اجتماعی در جوامع انسانی بوده و شکلگیری آنها در هر کشوری موجد تغییرات مهمی در راستای تأمین خواستههای مردمی بوده است. در این میان، جنبشهای اخیر خاورمیانه که با عنوان بیداری اسلامی شناخته شده است از جمله جنبشهای اجتماعی مهم در قرن حاضر است که منشأ تغییرات بنیادیتری در کل این منطقه بوده است؛ ازاینرو، پرداختن به علل شکلگیری این جنبشها از دیدگاه جامعهشناسی سیاسی بسیار حائز اهمیت است، بهطوریکه بررسی آنها حتی سمتوسوی بعدی جنبشها را نیز آشکار میکند. بر این اساس، نوشتار حاضر از منظر جامعهشناسی سیاسی شکافهای اجتماعی و با بهکارگیری روش پژوهش کیفی و با استفاده از منابع کتابخانهای، اسنادی و اینترنتی، ابتدا دلایل شکلگیری جنبشهای اخیر در کشورهای خاورمیانه را مورد بررسی قرار داده، سپس با ارائه دو مدل «انقلابی» جمهوری اسلامی ایران و «اصلاحی» و گامبهگام جمهوری ترکیه به عنوان مدلهای موفق برای مدیریت شکافهای اجتماعی، به علل تأخیر جنبشها در رسیدن به اهداف انقلاب پرداخته است. فرضیه مطرحشده در این مقاله عبارت است از اینکه قطبی شدن شکافهای موجود در کشورهای منطقه و ناتوانی دولتها از تراکمزدایی آنها، مهمترین عامل بروز انقلاب در این کشورها بوده و از سوی دیگر، ناتوانی دولتهای انقلابی برای کاهش روند قطبی شدن شکافها نیز به نوبه خود باعث تأخیر انقلابها در رسیدن به اهدافشان شده است.
کلیدواژهها