نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
از سال 2011 به این سو، موج جدیدی از انقلابات غیر منتظره در خاورمیانه و شمال آفریقا رخ دادند، این انقلابات، ریشه در آمیزه ای از نارضایتی های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی داشتند و جوانان، توده های شهری و طبقه متوسط جدید، نقش فالانه ای ایفا کردند. اما پیامد انقلاب در لیبی، جنگ داخلی و در مصر، سقوط اسلامگرایان با مداخله ارتش در بستر نارضایتی های جمعی بود. در تونس، انقلاب به تشکیل حکومتی ائتلافی با حضور دو گروه میانه رو سکولار و اسلامگرایان میانه رو النهضه انجامید. اما حکومت ائتلافی در عمل به دولت شکننده مبدل شد و نتوانست به ثبات سیاسی، کارامدی اقتصادی و خدماتی و سامان و نظم سیاسی بینجامد. در چنین بستری بود که ائتلاف فراگیر سکولارها در ذیل کنشگری و پرچم ندای تونس بر محوریت شکاف ایدئولوژیک سکولار/اسلامگرا شکل گرفت و مشروعیت سیاسی اسلامگرایان را به شدت به چالش طلبید. بر خلاف مصر، پیامد این وضعیت در تونس ، انتقال آرام و دموکراتیک قدرت به سکولارها و عقب نشینی اسلامگرایان النهضه به منظور واکاوی آسیب شناسانه و بازسازماندهی برای دور بعدی انتخابات بود. در این نوشتار، نگارندگان در صدد ارائه پاسخ تحلیلی به این پرسش هستند که چرا جریان اسلامگرای میانه رو و ریشه دار النهضه در دومین انتخابات شکست خورد و ائتلاف سکولارها پیروز شدند؟ فرضیه تحقیق آن است که این پیروزی ریشه در بحران آمریت، بی ثباتی سیاسی و عدم انسجام در حکومت ائتلافی با محوریت النهضه، بحران کارامدی و اقتصادی و خشونت گرایی اسلامگرایان سلفی افراطی داشت.
کلیدواژهها
1. بشیریه، حسین، (1374)، جامعهشناسی سیاسی، تهران: نشر نی.
2. پای، لوسین دبلیو، (1380)، (بحران مشروعیت)، در مجموعه مقالات بحرانها و توالیها در توسعه سیاسی، ترجمه غلامرضا خواجه سروی، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی.
3. راش، مایکل، (1377)، جامعه و سیاست، ترجمه منوچهر صبوری، تهران: انتشارات سمت.
4. هانتینگتون، سموئل، (1375)، سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: نشر علم، چاپ چهارم.