نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
جهانیشدن بر ماهیت، شیوههای عمل و نحوه نگرش جنبشهای اسلامی نسبت به محیط پیرامون خود تأثیرگذار بوده است، به گونهای که این فرایند، زمینهساز واکنشهای متفاوتی شده است. برخی از آنها مطابق با تفسیرهایشان حفظ اسلام اصیل و راستین را خواستارند، بهطوریکه با بهره جستن از امکانات تکنولوژیکی و فنی جهانیشدن، توانستهاند خود را به جنبشی با برد جهانی تبدیل کنند و با استفاده از چنین امکاناتی، ضمن بیان افکار و عقاید سلفی، مخاطراتی را در موضوعاتی مانند تهدید صلح و امنیت بینالمللی برای جامعه جهانی از یک طرف و اسلامهراسی از طرف دیگر ایجاد کردهاند، اما دسته دیگر بر آن بودهاند تا ضمن توجه به هویت اسلامیشان، خود را با شرایط ناشی از جهانیشدن انطباق دهند، بهطوریکه این نوع جنبشها در اثر فرایندهای جهانیشدن از حالت رادیکال، شبهنظامی و آرمانگرا به حالت واقعنگر با کارکردهای ملی تبدیل شده که میتواند با بهرهمندی از فضای مجازی مانند اینترنت و رسانههای صوتی، تصویری به بیان افکار و عقایدشان بپردازند. دسته سوم نیز معتقدند که جهانیشدن دارای ابعاد ایدئولوژیکی و تکنولوژیکی است که بُعد ایدئولوژیک آن ممکن است تعارضاتی برای ما در پی داشته باشد، اما بُعد تکنولوژیک آن دارای فوایدی است؛ بنابراین، ضروری است ضمن پذیرفتن جهانیشدن بهعنوان یک پدیده، برای استفاده از دستاوردهای ناشی از آن و حفظ هویت دینی کوشا بوده، در این عرصه به ایفای نقش بپردازیم. پرسش اصلی پژوهش این است که جنبشهای اسلامی معاصر چه واکنشی نسبت به جهانیشدن داشتهاند؟ فرضیهای که در پاسخ به این پرسش مطرح است این است که با توجه به دغدغهها و تفسیرهای این جنبشها مبنی بر حفظ شریعت، برخی از آنها موضعی واکنشی در ارتباط با جهانیشدن اتخاذ کردهاند، اما گروهی دیگر از این جنبشها بر آن بودهاند تا خود را با شرایط ناشی از جهانیشدن تطبیق دهند. بنابراین، نوشته حاضر در راستای آزمون فرضیه بالا، از رویکرد تحلیلی نظریه بحران هرایر دکمجیان و نظریه سرزمینیکردن جنبشهای اسلامی اولیویه روآ بهره برده است.