نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
در ساختار پیچیده و در حال گذار بینالمللی، تمامی دولت- ملتها بهعنوان بازیگران اصلی در نظام بینالملل بهدنبال شناخت تحولات و روندهای نوین جهانی و بهرهگیری از فرصتهای درون آن برای دستیابی بهجایگاه مناسب در ساختار جهانی هستند. در این بین کشورهای اسلامی بهعنوان بازیگرانی که از یکسو براساس قواعد نظام قدرت در سطح بینالملل بهدنبال تأمین منافع ملی خود هستند و از سوی دیگر بهدلیل هویت اسلامی خود در بسیاری موارد از این منظر مورد شناسایی قرار میگیرند، دوران گذاری سخت را تجربه میکنند. مطابق رهیافت نظری «پیچیدگی» در جهان شبکهای و بهم پیوسته شده امروز توسعه و قدرت دیگر تنها در گرو توانمندیهای نظامی و تعداد سربازان و ادوات جنگی نیست. توسعه مبتنی بر دانش و فناوری است و کشوری میتواند به توسعه پایدار دست یابد که بتواند به شبکه جهانی دانش متصل شده و از آن بهره گیرد. در چنین شرایطی کشورهای اسلامی در نظام نوین بینالمللی چگونه میتوانند اهداف توسعه مبتنی بر دانش و فناوری را تحقق بخشند؟ برای پاسخ به این پرسش از روش مطالعات اسنادی و پویش محیطی استفاده شده است. مطابق این روشها، کشورهای اسلامی برای بهرهگیری از فرصتهای درون شبکه و تضمین بقای خود باید در گام نخست، قواعد بازی درون نظام شبکهای را شناخته و راهبرد تعامل با نظام و کنشگران آن را اتخاذ کنند. اما ارتقای جایگاه یکایک این کشورها از سطح دولتهای پیرامونی درون نظام نوین، مستلزم تقویت توانمندیهای آنان است. بهرهگیری از آرمان امت واحده اسلامی، زمینه تقویت همکاریها و گسترش سطح تعاملات درون جهان اسلام را فراهم میکند. علم و فناوری از یکسو میتواند زمینه این وحدت را فراهم کند و از سوی دیگر تقویت روند وحدتگرایی خود عاملی برای توسعه علمی و فناورانه این کشورهاست. ایجاد شبکهای از کشورهای اسلامی میتواند آنان را بهعنوان یک بازیگر قدرتمند در نظام جهانی وارد کند و منافع یکایک آنان را درون این نظام تأمین نماید.