چکیده
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی اختلافات ژئوپلیتیک در منطقه خلیج فارس است. امروزه خلیجفارس بهعنوان یکی از مهمترین حوزههای ژئوپلیتیکی جهان شناخته میشود که این مهم با نگاهی به نظریهها و رویکردهایی نظیر «اسپایکمن»، «جفری کمپ» و «فونلوهازن» مشاهده میگردد. اهمیت ژئواکونومیکی موجود در منطقه به خاطر وجود منابع انرژی، موقعیت ارتباطی مناسب و ساختار ژئوپلیتیک منطقه منجر به اختلافات تاریخی و تمدنی میان کشورهای منطقه و همچنین اختلاف میان کشورهای فرامنطقهای در روابط با کشورهای منطقه شده است.
روش: روش این پژوهش از نظر هدف، «کاربردی» و از نظر ماهیت، «توصیفی - تحلیلی» است. این پژوهش، با بهرهگیری از تئوری «جان کالینر» که معطوف به اختلافات ژئوپلیتیکی است بهدنبال پاسخگویی به این سؤال است که چه عوامل و مؤلفههایی منجر به اختلافات ژئوپلیتیکی در منطقه خلیجفارس میشود؟
یافته ها: یافتههای پژوهش بیانگر اختلافات ژئوپلیتیکی در منطقه خلیج فارس در ابعاد اختلافات سرزمینی (ادعاها و اختلافات بر سر مرز، سرزمین و قلمروهای دریایی)، اختلافات استراتژیک (اختلافات میان کشورها بر سر مکانها و نقاط استراتژیک نظیر اروند رود، ابوموسی و تنگه هرمز)، اختلافات اقتصادی (اختلاف بر سر منابع انرژی و میادین دریایی مشترک)، اختلافات زیستمحیطی (اختلاف بر سر محیط زیست دریایی و کمبود منابع آب موجود در منطقه) و اختلافات فرهنگی (اختلافات تاریخی – تمدنی و قومیتی) است که منجر به رقابت و تنش ژئوپلیتیکی در روابط کشورهای منطقه و دخالت قدرتهای فرامنطقهای در منطقه خلیج فارس شده است.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق بیانگر اختلافات ژئوپلیتیکی کشورهای منطقه خلیجفارس در پنج بُعد «سرزمینی، اقتصادی، استراتژیک، فرهنگی و زیستمحیطی» است که مهمترین پیامدهای این اختلافات «عدم شکلگیری یک سازمان منطقهای جامع»، «فقدان رویکرد امنیتی دستهجمعی»، «جنگهای اول و دوم خلیجفارس»، «رقابتهای ژئوپلیتیکی» و «جنگهای نیابتی» در حال حاضر شده است.
کلیدواژهها