چکیده
حضور فعال کشورهای اسلامی در مجامع بینالمللی با توجه به جهتگیری و رویکردهای خاص حاصل از عقاید اسلامی، همواره یکی از مباحث مهم در حوزهی سیاست بینالملل بوده است. سازمان کنفرانس(همکاری) اسلامی با حضور فعال کشورهای مهم و مطرح جهان اسلام مانند مصر ، عربستان ، ایران ، ترکیه و غیره ، توانسته است به یکی از مجامع پویا و کلیدی جهان اسلام مبدل شود و توجه دیگر نهادها را در عرصهی بینالملل به خود معطوف سازد.
این مقاله درصدد است با بررسی مواضع کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی در یکی از مهمترین نهادهای قضایی و کیفری بینالمللی یعنی دیوان بینالمللی کیفری(ICC)که وظیفهاش رسیدگی به جرائم نسلکشی ، جنایت علیه بشریت و جنایات تجاوز است ، بتواند شناخت جامعی از مواضع عملی و اعلامی کشورهای جهان اسلام در برابر قوانین کیفری حقوق بینالملل ارائه دهد.
مطابق بررسیهای انجام شده از سایت رسمی (ICC) و نتایج حاصله از روش مطالعهی کتابخانهای ، و تاکید بر تحلیل محتوای اسناد ، به نظر میرسد که کشورهای اسلامی در قبال دیوان، سه رویکرد متفاوت را اختیار کردهاند. نخست کشورهایی که بدون هیچ گونه تردیدی به عضویت کامل دیوان درآمدهاند . این دسته اغلب شامل کشورهایی است که کوچک بوده و سابقهی مستعمره بودن را در گذشتهی نه چندان دور خود دارند. دستهی دوم، کشورهایی که پس از امضاء متن اساسنامهی دیوان، تردیدهای اساسی در تصویب اساسنامه و الحاق قطعی به دیوان دارند. موضوع نقض حاکمیت ملی ، احتمال آنکه دیوان آلت دست قدرتهای بزرگ بوده باشد و مغایرت اصول اساسنامه با مقررات شرعی اسلام، از جمله استدلالهای این دسته از کشورها است. دستهی سوم ،کشورهایی هستند که اساساً اساسنامه را امضا نکردهاند.
تکیه بر اسناد دیوان بینالمللی کیفری در بررسی مواضع کشورها نقطهی قوت این تحقیق است.