چکیده
هدف: دردو دهه اخیر رسانههای نوین با توجه به ویژگیهای منحصربه فرد، بهیکی ازعناصر برجسته در شکلدهی به تحولات اجتماعی-سیاسیجوامع تبدیل شدهاند. بررسی نقش این رسانهها در تکوین تحولات هشت سال قبل شمال آفریقا هدفی است که این مقاله در پی فهم و توضیح آن میباشد. امید که با درک درست مسئله، به تبیین مناسب و واقع گرایانه تاثیرفضای سایبر برکشورمان، نائل شویم.
روش: روش مورد استفاده دراین مقاله روش توصیفی- تحلیلی با بهرهگیریازمنابع کتابخانهای و روششناسیپستمدرن میباشد. اینروش با توجه به مولفههایی مثل «فرو ریختن قطعیتها» ، «شالوده شکنی»، «توجه به انواع متعدد قدرت، هویت و گفتمان» و«ارایه تصویری سیال، شبکهای و فاقد مرکز از قدرت» با نتایج حاصله از«انقلابسایبر» و نیز آرا نظریه پردازانی چون«کاستلز» و «جوزفنای» بهتر همخوانی دارد.
یافتهها: واکاویها موید آن است که شبکههای ارتباطی، در مصر و تونس، باعث آشنایی هرچه بیشتر مردم با شکلهای نوین زندگی و تشکیلات حکومتی متفاوت وطرح تقاضاهای جدید درجامعه شد و به تدریج موجب تغییر در نگرشها و ایدهآلهای مردم به ویژه نسل جوان از زندگی و نهایتا دگرگونی درانتظارات ازحکومت و حاکمان گردید. علاوهبر این وضعیت جدید، پتانسیل نیروهای سیاسی مخالف که درطول دهههای متوالی سرکوب شده بودند، را آزاد و تعادل را به نفع نیروهای ضدحکومتی برهم زد.
نتیجهگیری: شبکههای ارتباطی اگرچه علت انقلاب در شمالآفریقا نبودند؛ اما با کارکردی «پستمدرنیستی»، در فضایی مملو از بحرانهایمختلف با آگاهسازی عمومی، سازماندهیاعتراضات، گسترش ارتباطات و بسیجکنندگی سیاسی توانستند بحران مشروعیت و ناکارآمدی حاکمیتهای اقتدارطلب را افشا و با سراسری و جهانیکردن اعتراضات، درنهایت سقوط این نظام ها را تسهیل وتسریع نمایند.
کلیدواژهها