چکیده
هدف: آزمونپذیری نظریههای ارائهشده درباره علل شکلگیری انقلابها، از موضوعات مهم و درخور توجه در حوزه پژوهشهای جامعهشناسی سیاسی است. یکی از نظریههایی که درباره پدیده انقلاب، ارائهشده، نظریه تحول انقلابی چالمرز جانسون است و هدف این مقاله آزمونپذیری نظریه چالمرز جانسون با انقلابهای رخداده در جهان اسلام است؛ بنابراین، پرسش این است که نظریه جانسون، تا چه اندازه با انقلابهایی که در جهان رخداده تطبیقپذیر بوده و تا چه اندازه این نظریه قادر به تبیین علل وقوع انقلابهای مذکور است
روش: برای بررسی این موضوع سه انقلاب ایران، مصر و لیبی در جهان اسلام در نظر گرفته شده است. مقاله حاضر، در چهارچوب نظریه تحول انقلابی جانسون به دنبال آزمونپذیری نظریه جانسون با تحولات انقلابی در سه کشور مذکور است.
یافتهها: با توجه به مطالعه انجامشده، میتوان نتیجه گرفت که از سه عامل ذکرشده انقلاب توسط جانسون، دو عامل که شامل عدمتعادل و عوامل شتابزا، با انقلابهای یادشده تا حدودی قابل تطبیق میباشند، اما عامل انعطافناپذیری نخبگان بهجز انقلاب لیبی با دو انقلاب مطرحشده دیگر، قابلیت تطبیق ندارد
نتیجهگیری: نظریه جانسون، توان کافی برای تبیین انقلابهای رخداده در جهان اسلام را ندارد.
کلیدواژهها