چکیده
جان رالز در قانون مردمان میکوشد تا نظریه عدالت داخلی خود را به سطح بینالمللی بسط دهد، بر این اساس رالز نظریه خود را به دو بخش ایدئال و غیر ایدئال تقسیم میکند. در بخش نظریه ایدئال مردمان لیبرال و غیر لیبرال آبرومندی تصور میشوند که میتوانند برای ساختن آنچه رالز آرمانشهر واقعگرایانه مینامد مشارکتجویند. کازانیستان ایدهای است از دل نظریه ایدئال که بر اساس آن کشوری اسلامی تصویر میشود که دین و دولت از هم جدا نیستند، مسلمانان به مقامات عالی میرسند، اما بااینحال حقوق اقلیتهای ساکن در آن به رسمیت شناخته میشود. کازانیستان دارای پایگان مشورتی آبرومند است که در آن شهروندان از سپهر عمومی طرد نمیشوند و حاکمان در برابر شهروندان پاسخگو هستند. از دیگر رو خاورمیانه به دلیل تحولات اخیر موسوم به بهار عربی شاهد تلاش برخی کشورها برای ارائه مدل حکمرانی، برای کشورهای درگیر گذار بوده است. ایده اساسی مقاله با این پرسش آغاز شد که کدامیک از دو الگوی ترکیه و عربستان در سه محور ساختارهای اساسی سیاسی، مسئله زنان و حقوق اقلیتها به ایده کازانیستان رالز، برای طرحریزی جامعه عادلانه و آبرومند نزدیکتر است؟ در پایان مشخص شد که اعتبار الگوی ترکیه بهواسطه دموکراتیزاسیون به دلیل وجود ایده اروپایی سازی است و بهمراتب به الگوی رالز در طرحریزی جامعه عادلانه نزدیکتر است. پژوهش حاضر از روش مقایسهای بهعنوان رهیافت روشی بهره میبرد.